ناگهان آسمان بهاری شد...(ويژه ميلاد امام حسن مجتبي(ع)

 ناگهان آسمان بهاری شد
عشق در کوچه ها جاری شد
نور ماه مدینه را تا دید
عرق شرم ماه جاری شد
 
عطر شوق ملک چکید از عرش
قطره قطره چه آبشاری شد
 
آسمان غرق بوسه اش میکرد
گونه هایش ستاره کاری شد
 
آسمان خنده کرد و خانه وحی
از غم روزگار، عاری شد
 
روی پیشانی اش که چین افتاد
خم ابروش ذوالفقاری شد
 
چه صف کفر را به هم میریخت
بر دل کفر، زخم کاری شد
 
لحظه ها ماندگار و زیبا بود
روزها مثل روزگاری شد . . .
 
. . . که خدا قلب کعبه را وا کرد
 و جهان غرق بیقراری شد
 
 
سید حمیدرضا برقعی

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.